واژه ها

                                                    

                                                          برای دیدن تصویر در اندازه واقعی بر روی آن کلیک کنید

تو معناي تمام واژه هاي مني براي عاشقانه هايم به دنبال واژه

مي گردم... تو بازهم در من ظهور مي كني...تو باز هم مرا به دنياي خود مي

بري....

تو باز هم مثل هميشه به اوج مي بريَ...به ناكجا....

لبخند كه مي زني پرنده ي دلم بال بال مي زند... با اين دل پر بريده

چه كنم؟...

مي خواهم از آنجايي بگويم كه نگاهم در نگاهت حل شد....من عاشق تر شدم و عاشقانه اي

آبستن...در نا كجاي ذهنم تو اردو زدي....دلم كه ديگر ملك خصوصي توست....و من نوشتم

از بودن تو ...تویی كه ...

از تو براي تو و براي دلتنگي هاي هميشگيم مي نويسم... مي خواني و

مي گويي سلام بانوي من....و من سلامت را هرباره با سبدي از گلهاي

سرخ- به رنگ بوسه- پاسخ مي دهم.

و تو ...تو كه حجم بودنت به اندازه ي تمام هستي من است....

بگذاريد همه بدانند ....بگذاريد بدانند.......مي خواهم فرياد كنم ....

باشد اين بار هم نه....اما مي گويم كه من تو را بهترين میدانم تو را...مي

خواهم

ازت متنفــــــــــرم سرنوشت شوم من

سرنوشت

برای دیدن تصویر در اندازه واقعی بر روی آن کلیک کنید

اگر اشک ها نمی بود داغ سینه ها

سرزمین وداع را می سوزاند

کسی را که خیلی دوست داری همیشه زود از دستش میدهی

پیش از آن که خوب نگاهش کنی مثل پرنده ای زیبا بال می گیرد

هنوز بعضی از حرف هایت را به او نگفته بودی

هنوز همه لبخندهای خود را به او نشان نداده بودی

همیشه این گونه بوده است کسی را که از دیدنش سیر نشده ای

زود از دنیای تو می رود .

امشب تمام گذشته ام را ورق زدم :

پر از لحظه های سیاه ، لحظه های داغ و پرالتهاب بی قراری ، دلتنگی

افسرده ، خاموشی ، سکوت ، اشک ، سوختن .... چیزی نیافتم .

دلم به درد می آید وقتی سرنوشت را به نظاره می نشینم

کاش می شد سرنوشت را با آن روزهای شیرین عجین کرد

نفرین به بودن وقتی با درد همراه است .

من از قصه زندگی ام نمی ترسم من از بی تو بودن و به یاد تو زیستن

و تنها از خاطرات گذشته تعذیه کردن می ترسم .

زندگی ام در اوج جوانی بین شب و روزهایی است که باید بهترین

سال های زندگی ام باشد ، چنان به هم گره خورده است

که منجر به نابودی همه جانبه ام می شود .

ای کاش می تونستم از دستت فرار کنم

به چه زبانی بهت بگم ازت بدم میاد تو رو خدا دیگه دنبالم نیا

دلم هوس لحظه معراج روح را کرده است

دست تو ، سایه تو همیشه بر سر آدم ها قدرت نمایی می کند

تا آدم ها خلق میشن تو موجود نفرت انگیز هم به دنیا میای

دلم می خواهد تمام بغض هایم را جمع کنم

و با تمام وجود و تمام اشک هایم بگویم

ازت متنفــــــــــرم سرنوشت شوم من

تقدیم به دوست داشتنی ترین نامرد دنیا

همین امشب از غصه ها می میرم                  انتقام خودمو از دوتامون می گیرم

دیگه از دست توام کاری بر نمیآد                باید آروم بگیرم

مثل نور یه شهاب کوچیک رد میشم از تو چشات         باز دوبار میافتم از چشات بی صدا می میرم

 

تو خوابت نمیام کابوست نمیشم                  تو شبای سیاه فانوست نمیشم

دیگه از دست توام کاری بر نمیآد                باید آروم بگیرم

مثل نور یه شهاب کوچیک رد میشم از تو چشات         باز دوبار میافتم از چشات بی صدا می میرم